English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
by next mail U باپست اینده
by next mail U با پیت بعد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mail U زره
mail U جوشن
mail U زره دار کردن پست
mail U نامه رسان
mail U پستی
mail U باپست فرستادن
mail U چاپار
mail U پست
mail U مراسلات
mail U پست کردن
mail U پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail U که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail U سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail U پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail U نامههای ارسالی یا دریافتی
mail U ارسال چیزی توسط پست
chain mail U زره زنجیری
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
coat of mail U زره نیم تنهای
coats of mail U زره نیم تنهای
registered mail U پست سفارشی
accountable mail U پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
acknowledged mail U تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
air mail U پست هوایی
air mail receipt U رسید پست هوایی
certified mail U پست سفارشی
certified mail U پست سفارشی دو قبضه
computerized mail U پست کامپیوتری
e mail U سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electronic mail U پست الکترونیکی
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail box U فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mail box U جعبه پستی
mail call U رسیدن نامه یا پست
mail call U دریافت نامه از پستخانه
mail cart U ارابه پستی
mail cart U گاری پست
mail coach U دلیجان پستی
mail gram U پست زمینی
mail merge U ادغام پستی
mail merging U ادغام پستی
mail order business U کسب و کار مکاتبهای
mail order house U تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
mail order of payment U دستور پرداخت کتبی
mail orderly U پستچی
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
overland mail U پست زمینی
overland mail U پستی که از راه خشکی برود
ring mail U زره
sea mail U پست دریایی
snail mail U اصط لاح عامیه به پست معمولی
snail mail U و نه پست الکترونیکی
there was no mail to day U امروز پست نبود
there was no mail to day U امروز کاغذنداشتیم
voice mail U پست صوتی
voice mail U پست اوایی پست صوتی
junk mail U اقلام پستی ناخواسته
To mail a letter. U نامه ای رابه پست انداختن
I dont quite remembered to post (mail)your letter. U کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Registered mail. U نامه سفارشی
She didnt let me mail the shelf . U نگذاشت کاغذ را پست کنم
to mail a letter [American English] U نامه ای را با پست فرستادن
email [short for electronic mail] U ایمیل
e-mail [short for electronic mail] U ایمیل
email [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
email [short for electronic mail] U رایانامه
e-mail [short for electronic mail] U رایانامه
mail services U خدمات پستی
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com